426

HomeIranPoetryHafez Shirazi - Unicode

[email]

426

از خون دل نوشتم نزديک دوست نامه
انی رايت دهرا من هجرک القيامه
دارم من از فراقش در ديده صد علامت
ليست دموع عينی هذا لنا العلامه
هر چند کزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
پرسيدم از طبيبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
گفتم ملامت آيد گر گرد دوست گردم
و الله ما راينا حبا بلا ملامه
حافظ چو طالب آمد جامی به جان شيرين
حتی يذوق منه کاسا من الکرامه